دانلود آهنگ رضا پیشرو آژیر پلیس | کیفیت اصلی ۳۲۰

[قسمت اول : فربد ولچر] ده پونزده سال جون می‌کنی شب میام بالا سرت یهو دو تا هیکلی می‌گه پشتِ میکروفون چی چی زر زدی ببرمت؟ کجا ببری؟ من سالهاست حبسم توی زیرزمین سلولِ تو برا من قصره مشتی پخش شدیم ما سرطانیم از شمرونیم تا قصرِ دشتیم خواب بودی ما ها در جنگ تاختیم شاید فکر کنی هرچند باختیم گوشی بچتو چک کن شب می‌فهمی چطوری فرهنگ ساختیم همه‌ گیرش کرد بشمار بیست جای آرتیست توی زندان نیست منو به جرمِ هنرم محکوم می‌کنن استعدادمو می‌خوان سرکوب بکنن تا بشم از اون مغزا که در رفتن دستمو دستبند زد رفتم دمِ دفتره قاضی و چند هفته‌ام منو کردنم تو باریک تر شده داش گردنمو این همه خوردن باز ضعف رفتن از بچگی با مخامون ور رفتن از سگ کمترشن تق تق من تیره در رفته ام ولی بازم میاد کلم به پشته هم کلاشینکفه قلمِ خشکِ من که می‌خواد بشه عدمِ رشدِ من خوشگله دوست داری همه رو فحش بدم داستان پیرزن و تاکسی خالی ماها رپرای میتینگای پارک سیگاریم دو تا وین کیپ تا کیپ کلان می‌ریخت پرات می‌ریخت باس لال وایسی پایین بند اومد نفسم توی شهرمم انگار توی قفسم این جریان تو خونمونه تو جونمونه داستانِ این خیابونا رو من می‌دونم شما می‌دونید خدا می‌دونه فردا نوبتِ کدوممونه باز چوبشون تو کونمه [همخوان] حاجی، آژیر پلیس آژیر آژیر پلیس بگو چرا فرار کنم هنره من جرم نیست حاجی آژیره پلیس حاجی آژیره پلیس بگو چرا فرار کنم هنره من جرم نیست حاجی آژیره پلیس حاجی آژیره پلیس بگو چرا فرار کنم هنره من جرم نیست حاجی آژیره پلیس حاجی آژیره پلیس بگو چرا فرار کنم هنره من جرم نیست [قسمت دوم : رضا پیشرو] از هر نسلی تو زندان چپیدیم می‌کشنت ولی اعدام نمی‌شی خوب به نسلِ یک احترام بذار تازه وقتشه بری اِیت مایل ببینی تو ایران مامورا عشقِ قتلن کارشون باج گیری جنده گشتن به سنِ بچشم رحم نمی‌‌کنه حاجی قاضیا پشتشن ضده ضربه اس علت و معلول فرق نمی‌کنه واسه ملتِ جنگجو لیلی می‌شه زنِ پدره مجنون که سمتش از پوله داستان دایره و ستمِ مظلوم قربانیاش دمِ دادگاه خوابیدن احضار می‌شن تا کارچارتا می‌دن بره بدم تو شیکمشونه ولی باز جلو مردم راست راست راه می‌رن منتظرن کسی بشی خیلی بگی بنویسی بترکی رژه بری گله بگی به سپیدی پله بری می‌بینی که پله پله فرو می‌ری گره بشی دلِ کسی نمی‌گیره بگیر بشین حمایت بالاست هدایت کاراست لذت ببر از اسارت ما ها عبادت و آزاده رپ واسمون کاخ نداریم که بشکنه دروازامون عادت داریم به سلولِ پروا درون گرم با همون دردا با پروانمون فریاده قلب با یه هم اندازمون افکارو بده حرفامو تنها نمون کنگ‌فوی آسفالتو بلد شو واسا رو پات با توکل تا تبسم از مرگ و تولد با خبر شو مخُ پر کن و مثلِ ادکلن تف کن معلوماتِ دیروزو بیرون تا پیروزه پیروز شن مردودا تیز هوشِ ایرون نیازت به خوابه اگه پلک نمی‌زنی و جفت چشات بازه بازه اگه دری وری می‌گی با سریع ترین ویزیت برو پیشِ گنجشگک اشی‌ مشی بشین بعضی وقتا حله موضوع دستِ قصه‌ است فکر می‌کنی من اَ نسل جنم [همخوان] حاجی، آژیر پلیس آژیر آژیر پلیس بگو چرا فرار کنم هنره من جرم نیست حاجی آژیره پلیس حاجی آژیره پلیس بگو چرا فرار کنم هنره من جرم نیست حاجی آژیره پلیس حاجی آژیره پلیس بگو چرا فرار کنم هنره من جرم نیست حاجی آژیره پلیس حاجی آژیره پلیس بگو چرا فرار کنم هنره من جرم نیست